www.eshgh.ir1.ir خوش آمدید **** نبودن را در یادت لحظه ای می کشم تا آخرش هستم رفیق دیگرمرد!!!!!!!!!! - دیگر زمانه زمانه مجنون نیست!!!
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تا آخرش هستم رفیق دیگرمرد!!!!!!!!!! - دیگر زمانه زمانه مجنون نیست!!!

 

 ● تا آخرش هستم رفیق دیگرمرد!!!!!!!!!! پنج شنبه 85 اسفند 17 - ساعت 6:12 عصر

نامه سوخته های: عاشق

        کوه باید شد و ماند!          رود باید شد رفت!            دشت باید شد و خواند!



              (نمیدونم چیکار کنم)            



خیلی وقت بود میون زمین و اسمون معلق بودم من میخواستم برم اسمون و فرشته بشم..


 خدا می گفت نه برو زمین و ادم باش...دلم می گرفت از ادما ........


دوستشون نداشتم....... بینشون غریبه بودم ....زمین تاریک بود.. من عاشق روشنایی اسمون بودم ..من سرزمین فرشته ها رو دوست داشتم....غوغا بود تو اون سرزمین هر روز میدیدم اسم یه نفرو که تو شهرشون اوازه می شد و چه فرشته ها که بارون می شدن تو دل ابرا و می باریدن... دلیلشو نمیدونستم میگفتم شاید اینا فرشته بارونن...معلق بودم مثل همیشه اسمونو دوست داشتم مثل همیشه ...تا فرشته هم صحبتم شد چشماش خیس بود ...گفت تو ادمی گفتم نمیدونم.. میخوام فرشته باشم...عکس تو رو نشونم داد گفت خوش بحالت ادمی اخه اونم ادمه اما من فرشته...بعد بارون شد و بارید...درک نکردم حرفاشو ....عکس تو دوباره اومد تو ذهنم اینکه تو ادمی اون فرشته...دلم لرزید...چشات انگار اومده بود تا اسیر کنه....دیگه دل و دماغ اسمونی شدن نداشتم...حالا میخواستم بیام زمین ادم باشم...خدا گفت بمون فرشته باش این دفعه من گفتم نه می خوام برم زمین ادم باشم...اومدم زمین ادم شدم زمین دیگه سیاه نبود تو دشت نگات گم شدم...خندیدم...حالا خدای من در زمین بود خدای من در اغوشم بود خدای من در قلبم بود...اومدم زمین به فرشته ها فخر فروختم که ادمم و بیشتر فخر فروختم که تو خدای منی....خدا دلگیر شد شاید....شب بود...ادما خواب بودن ....تو خواب بودی...فرشته ها خواب بودن ...من اما بیدار بودم خدا هم همینطور تو خوابو از من گرفته بودی و من خوابو از خدا...خدا گفت هنوزم می خوای ادم باشی !گفتم اره نگاه کن خدای من کنارم اروم خوابیده....گفت اگر خدات دیگه نبود؟گفتم خدا همیشه هست!گفت نه اما خدای تو....و به اندازه چشم بر هم زدنی طول کشید چشمات بسته بود اما پرواز می کردی و من مات و مبهوت فقط نگاه می کردم...من اومدم زمین و زمینی شدم به خاطر تو ....تو اما رفتی اسمون و اسمونی شدی به خاطر خدات....من عاشق تو بودم به قعر اومدم تو عاشق خدا بودی به اوج رفتی....هنوزم اسیر زمینم....هنوزم مبهوت پرواز عشقم....هنوزم در حسرت فرشته بودنم...سهم من از تموم لحظه ها فقط لحظه ای اغوش تو بود و بس...


من برای اون لحظه تمام هستی ام رو فدا کردم..


اما داشتن این همه حسرت بر دل به از ان بود که حسرت لحظه ای با تو بودن بر دل....

عکسها رو ببینید حال کنید!!!!!!!!


 

مهر شما در دل من عاشق عاشق صفت( )

 

 

 


 ● ْلیست کل یادداشت های این وبلاگ

ا غاز
[عناوین آرشیوشده]

 

 

 

 

یکشنبه 103 آذر 4

برای تعیین شهر خود روی کادر کلیک نمایید.
اعلام اوقات شرعی براساس ساعت
رایانه‌ی شما می‌باشد.
 

d خانه c

d شناسنامه c

d ایمیل c
 

 

سخن عاشق   

تا آخرش هستم رفیق دیگرمرد!!!!!!!!!! - دیگر زمانه زمانه مجنون نیست!!!

عاشق
عاشق تنها گریون خسته مجنون بی کس عاشق رسوا دیونه ترینم من کاشکی بی تو دنیا رو نبینم من....................

 

لوگوی سایت   

تا آخرش هستم رفیق دیگرمرد!!!!!!!!!! - دیگر زمانه زمانه مجنون نیست!!!

 

وضعیت من در یاهو


یــــاهـو

 

آوای عاشق   


 

جست‌و‌جو در متن سایت   


 

اشتراک در خبرنامه   


 

با ارسال فرم فوق می‌توانید از
به‌روز شدن سایت با‌خبر شوید.